إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

  • مدرسه وجودی عبدالرحمن بدوی (اگزیستانسیالیسم):

    اگر جنبش احیاء فلسفه در دوران معاصر به سه گرایش مارکسیستی، گرایش اثبات‌گرایی (پوزیتویسم) و گرایش اصالت وجود (اگزیستانسیالیسم) تقسیم شود، بی تردید ‌عبدالرحمن بدوی به گرایش اگزیستانسیالیسم تعلق دارد.  نیرومندترین عامل مؤثر در پیشرفت و تطوّر فلسفی او نیچه و ‌هایدگر بودند  دو کتاب مهم او که بیانگر فلسفه وجودی مورد اعتقادش هستند:

    1- مسئله مرگ در فلسفه وجودی(مشکلة الموت فی الفلسفة الوجودیه)

    2- الزمان الوجودی (زمان در فلسفلۀ وجودی)

  • فلسفه و سلفیّه‌ در مصر معاصر:

    شاید این پرسش به میان آید که سلفیه در مصر با کثرت نفرات و وفرت تبلیغات چه جایگاهی در مناقشات کلامی ‌و فلسفی داشته‌اند و چه نسبتی با علوم عقلی برقرار کرده‌اند. برای پاسخ به ‌این پرسش بایسته است یادآور شوم سلفیه در مصر از همان آغاز ظهور و بروز و جوانه‌‌زدن‌هایش مستقل و منفک از سلفیّت موجود در حجاز و نجد بود که از نهضت محمدابن عبدالو‌هاب سرچشمه گرفته بود بیشتر با بزرگان نهضت و اصلاح در مصر امثال شیخ محمدعبده و جانشین‌اش رشیدرضا در پیوند بود

  • داستان مخالفت اهل دین، اعم از فقهاء و محدّثین‌، متکلّمین‌، عرفا و صوفیان که دارای نفوذ و نفوس بود‌ه اند، با فلسفه و فلاسفه، در تمدن اسلامی ‌بر پژوهشگران پوشیده نیست؛ مراجعه به دیوان‌های ادبا که حکم سخنگویان تمدن اسلامی ‌داشته‌اند بقدر کافی بر مدّعای ما گواهند. امّا در تمدن شکوفای اسلامی ‌از قرن سوّم هجری به بعد، باز نخبه‌‌هایی‌ بود‌ند که به فلسفه در هر سه بخش حکمت قدیم یعنی الهیات، طبیعیّات و ریاضیّات اشتغال ورزید‌ه‌اند؛ خواه در سلک فلاسفۀ رسمی‌بوده که در کتاب‌های طبقات حکما نامی‌از آنان بمیان آمده